وقتی از واژه کیفیت استفاده می شود ، معمولاً محصول یا خدمتی را در نظر می گیریم که یا انتظارات ما را برآورده می سازد یا از آنها پیش می افتد . این انتظارات بر مبنای استفاده مورد نظر میباشد . اول : کیفیت یعنی وجود ویژگی هایی در محصول ( ویژگی های کیفیت ) که نیازهای مشتری را پاسخ دهد و لذا موجب رضایت مشتری گردد . هدف کیفیت بالاتر ، ایجاد رضایت بیشتر مشتری و انتظار درآمد بیشتر است . ایجاد ویژگی های بیشتر و بهتر کیفیت مستلزم سرمایه گذاری و افزایش هزینه است ، لذا از این زاویه کیفیت بالاتر هزینه بردار است برای درآمد بیشتر . در اینجا کیفیت با درآمد مربوط است . « کیفیت فقط می تواند بر اساس عوامل آن تعیین گردد . چه کسی قاضی کیفیت است ؟ از نظر یک کارگر خط تولید ، او هنگامی کیفیت را تولید می کند که بتواند به کارش اقدام کند . کیفیت سطح پائین به نظر او از دست دادن سرمایه و حتی شغل می باشد . کیفیت سطح بالا نیز به نظر او حفظ سرمایه سازمان است . » دمینگ تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند کیفیت معیارهای متفاوتی دارد و این معیارها دائماٌ در حال تغییر هستند. افراد مختلف به معیارهای مختلف به طور متفاوتی ارزش می گذارند و به همین علت ، اندازه گیری اولویت های مشتری و بازنگری ادواری در این اندازه گیریها برای موفقیت در رقابت بسیار مهم است . کاراورا ایشی کاوا کیفیت را این گونه تعریف می کند : کیفیت عبارتست از مدیریتی که در آن : - اهداف بلندمدت سازمان به صورت اهداف کیفیتی تعریف شود . - تضمین کیفیت از محصول و تولیدگرایی به مشتری گرایی سوق داده شود . - ارتباطات تمامی کارکنان با همدیگر همانند ارتباط شان با مشتری باشد و همدیگر را رقیب و حریف قلمداد نکنند. - صحبت درباره کیفیت با اطلاعات و واقعیت ها همراه باشد . - مدیریت کارا و منظم در سازمان حاکم باشد . - به حقوق افراد و دموکراسی صنعتی احترام گذاشته شود .
در کلام آخر کیفیت عبارتست از : - مناسب بودن برای هدف . - کار درست را بار اول درست انجام دادن و بار دوم بهتر از بار اول انجام دادن . - کیفیت یک برنامه یا درمان موقت نیست بلکه یک فرآیند است . - کیفیت یک سفر مداوم به سوی تعالی است
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ مدیریت خوش آمدید Archivesاسفند 1391بهمن 1391 Authorsامیرحسین علیزاده.Links
پایگاه خبری همبستگی البرز
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump
مدیریت تحول |